پرنیان و پانیاپرنیان و پانیا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

پروانه های زیبا پرنیان و پانیا

ده ماهگيتون مبارك

1392/10/26 10:27
نویسنده : مامان زهره
662 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزا ما هنوز داريم دنبال يه پرستار همه چي تموم واسه شيفت عصر شما دو تا ناقلا مي گرديم. خدا كنه هر چه زودتر بتونيم يكي رو پيدا كنيم. اين ماه چند تا اتفاق خيلي بد افتاد. كه مامان جون كلي گريه كرد. بهتره بگم مرد و زنده شد. اول اينكه پانيا جون از روي تخت مامان و بابا خودشو انداخت روي پاركتاي كف اتاق. واقعا نميدونين به من چي گذشت. ولي با همه وجودم فهميدم خدا خيلي دوست داشت عزيزم و نگه دارت بود.

 

 

مامی زهره

 دوميش هم اينكه فرشته هاي ناز مامان تو اين ماه دچار يه سرماخوردگي شديد و طولاني شدن كه آنتي بيوتيك ها هم زياد افاقه نميكرد. بالاخره اينقدر پرنيان حالش بد شد كه ساعت سه شب به ماماني و بابايي زنگ زديم بيان پيش پانيا تا ما بتونيم پرنيان كوچولو رو برسونيم كلينيك سلامت كودك. واي از اين روزاي بد خدا رو شكر كه تموم شد..

حالا ا ز جاهاي خوبش واستون بگم. اين ماه هم مثل ماههاي پيش كلي پيشرفت هاي چشمگير داشتين. عاشق قل دادن توپ و شعر يه توپ دارم قل قليه شدين. پرنيان هم كه دستش رو از در و ديوار ميگيره و خودشو از مبلا ميكشه بالا. تازگيها هم همخواني سرود آ آ آ آ......به همراه بابا جون با تكون دستاي راستتون به طور همزمان براتون خيلي جذابه درست مثه این همخوانی های هماهنگ. کاش ازین شیرین بازی تون یه عکس داشتم ولی خوب یه فیلم چند دقیقه ای ناز ازین صحنه ها تونستم بگیرم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ماماني (مامان بابا جون) يه راكر موزيكال زنبور براتون خريده كه كلي عاشقش شدين. هزار ماشالله بزنم به تخته نموردار قد و وزنتون عاليه. 

آخرين اين ماه مصادف با تولد مامان جون بود كه شما دو تا ناقلا به همراه بابا جون اونو سورپرايز كردين و براش چند تا كارت هديه ارزشمند و يه سبد گل خيلي ناناز خريدين. دستتون درد نكنه مهربوناي من !

 

 

 

 

 

آروم بخواب نبات کوچولوی شیرینم...

 

كريسمس مباااااااااااارك

 

 

 

 

از خداي مهربون ميخوام كه هميشه جمع چهار نفرمونو پر از شادي و سلامتي كنه. آمين 

 

پسندها (1)

نظرات (0)