پرنیان و پانیاپرنیان و پانیا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

پروانه های زیبا پرنیان و پانیا

گردش های بهاری

1394/2/6 12:28
نویسنده : مامان زهره
2,244 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای عطر آگین و رنگ رنگ اردیبهشت، این ماه زیبای سال برای دخترکان نازنینم همراه شده است با گردش های بهاری و تفریحات فرح بخش در دامان طبیعت و گل و بوستان های بازی....

کودکان نوپای 2 ساله کوچک من، امسال سهم خود را از درک ذوق و شادی و بازی بیشتر از سال پیش و پیشتر آن که نوزادی بیش نبوده اند گرفته اند و این خود شکرانه ای عظیم در برابر مهربانی و لطف پروردگارم بر گردن من مادر می گذارد....

خدا را شکر و سپاس که مدتی است روزانه های من مادر نظاره گر استقلال فکری و رفتاری دلبرکانم شده است. در چشم بر هم زدنی پرنیان دوس داشتنی را میبینم که در حال پوشیدن شلوار جین خود در وقت رفتن به بیرون از خانه است و کمی آن طرفتر پانیا دخترک شیرین تر از عسلم پاهای کوچکش را در کفش خو فرو برده و برای بستن چسب کفشش بدن خود را تا نیمه خم کرده است. پس از هر بازگشت، این مادر نیست که لباسها و کفش های دختران کوچکش را در می آورد که در چشم بر هم زدنی کفش و جوراب و بلوز و شلوار از تن درآمده اند و مرتب و منظم بر چوب لباسی خود آویز شده اند و بعد آن تلاش بر سر گذاشتن آنها داخل کمد بالا می گیرد. سپس جاصابونی با سرعت تمام به دست من داده میشود تا مادر دست و صورت های کوچکشان را بشوید و آنها با حوله های خاص خودشان خشک کنند و لباس راحتی منزل به تن کنند و من و پدر همچنان انگشت حیرت بر دهان میمانیم.....!

و اینها تنها گوشه ای از استقلال و بالندگی این روزهای دخترکان من است. و کمک بر سر چیدن میز نهار و شام و چیدن ظرف ها در ماشین و تا کردن لباس های خشک شده پس از شستشو و حتی گذاشتن کفشهای مادر در طبقه مختص خود در جاکفشی و گذاشتن سی دی یا دی وی دی های کودکانه مطالبه شده در دستگاه و اعمال play, stop, previous, next, skip, mute,… و گرفتن عکس های هنرمندانه با دوربین خانواده توسط خانم کوچولوهای ما تا تعمیر وسایل بازی مختلف و رفع اشکالات فنی و تکنیکی و گهگاهی رفتن به توالت فرنگی کوچولوی خود به جای خرابکاری داخل پمپرز و بسیاری کارهای دیگر که اکنون ذهنم یاری نمی کند....

شیرین زبانی های مجنون کننده مادر را هم که دیگر نگو....! جملات کوتاه و واضح و تمام واژگانی که توسط اعضای خانواده به زبان آورده می شود بلافاصله تکرار می شوند و گاه کار به آموزش ما و دیگران هم میرسد که مثلا "نه این کار بد است و نباید انجام شود" و یا "آفرین خواهری، دست بزنین". خواندن دلبرانه A B C D…. همراه با دایناسور سخن گوی لیپ فراگ و یا میز بازی چیکو و خط بردن حروف از روی پوسترهای آموزشی، و یا بازی های دو نفره مانند چشم گذاشتن و قایم شدن، دویدن های پیاپی دنبال یکدیگر و شادی های پر جنب و جوش دو نفره و دخترانه و همفکری برای حل پازلها که گهگاه تبدیل می شود به همدستی برای خرابکاری و به هم ریختن بخشی از لوازم خانه و دست گل به آب دادن که گوشه دیگری از روزانه های ما هستند..

 

 

و اما مروری بر گردش های بهارانه این روزها زیر آفتاب فرحبخش و آسمان آبی بهار...

 

 

خواهر جون بزن بریم آب تنی...

 

 

 

 

واه واه چه مورچه های سمجی....

 

 

 

 

 

 

اونجارووووووووووووووو..!

 

 

 

جون و عمر مامانین شما.....

 

 

 

 

 

در راه بازگشت به خانه و دخترکان خسته و خواب آلود...

 

 

و بالاخره رسیدیم خونه...

 

 

 

 

گردش نیمروزی یک روز تعطیل... و باز هم دلبرکان جستجو گر و بادقت من در میان مورچه ها و گلها و غازهای رودخانه... و کلی علامت سوال؟؟؟!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چه آفتاب داغی... بفرمایین حموم آفتاب!

 

 

 

 

 

 

 

 

نفسک با احساس مامان....

 

فدای عشقولانگی تون بشه مادر...

 

 

آماده برای گردشی دیگر ...این بار با حضور کلاه قرمزی و دوستانش

 

 

 

 

و روزی دیگر و بوستانی دیگر...

 

 

 

 

آخییی چه پیشی نازی... یهو پرید پایین...

قلبم اومد تو دهنم خواهر جون...

 

 

 

 

 

 

 

دالی  مامی...........

 

خواهر جون بیا سرسره....

 

 

 

عاشقتونم عزیزکان من.... جون و عمر و نفس من هستین دخترکان طنازم...

 

مامی زهره

نظرات (25)

شیرین
15 اردیبهشت 94 13:08
خدایا این فرشته ها رو ببین چقدر نانازن... چه لباسای قشنگی... وبتون بی نظیره... دوستون دارم
مامان فاطمه
15 اردیبهشت 94 13:09
آفرین به مامان زهره خوش ذوق و باسلیقهو آفرین به این قلم دلچسب و بی عیب. ایشالا همیشه با دخترای نازتون به شادی و تفریح باشین
نفیسه
15 اردیبهشت 94 13:11
باز ما اومدییییییییییییییم به به چه دخملای خوشمزه ای. خاله قربون این همه استعداد و نبوغتون بره
حدیث
15 اردیبهشت 94 13:12
قربون دخملای خرگوشم برم من که انقده کمک مامانشون هستن و باهوش خانمن. مامان زهره دست مریزاد
مامان ایلیا
15 اردیبهشت 94 13:14
هزار ماشالا چقدر خانم شدن این نفسا. چشمام کف پاشون الهی خاله قربون کنجکاوی هاتون بره
نادیا
15 اردیبهشت 94 13:16
سلام مامان زهره عزیز دلم غنج رفت از اینهمه خوشمزگی دخترای دوس داشتنی تون. میشه از لباس پوشیدن و درآوردن شون برام عکس بذارین. ای جونم
مامان هستی
15 اردیبهشت 94 13:21
سلام مامان زهره مهربون. من تازه با با وبتون آشنا شدم. واقعا بهتون خسته نباشید میگم و اینهمه ذوق و هنر و سلیقه رو تحسین می کنم. واقعا زیبامی نویسید. حیرت برانگیزه با وجود این دوتا گل زیبا. دخترای ناز و دو داشتنی دارین. آدم دوس داره بخورتشون. خوش به حالتون که دوقلو دارین. معلومه خیلی همو دوس دارن. پست تولدتون بی نظیر بود. به همه دوستام پیشنهاد کردم این پست و از دست ندن. دست راستتون رو سر ما خانم هنرمند. آرزو میکنم همیشه شاد و سلامت و خوشبخت بمانید..
مهدخت
15 اردیبهشت 94 13:24
سلام عزیزای خاله. خیلی دوستون دارم. هر چند وقتی میام میبینمتون و انرژی می گیرم. بی صبرانه منتظر پست جدیدی می مونم. ماشالا به مامان هنرمندتون
آزاده
15 اردیبهشت 94 13:26
عزیزم چه دوقلوهای نازی. خدا حفظشون کنه. میشه ما هم رای بدیم بهتون یا فقط باید نی نی وبلاگی باشیم؟ این دیگه چه قانونیه؟! من از طرفداران پر و پا قرصتون هستم.
زهرا
15 اردیبهشت 94 13:27
آخ جون پست جدید. من هر روز تو اینترنت یه سری هم به وب شما میزنم. خدا حفظتون کنه شیرین شیرینا.
سپیده
15 اردیبهشت 94 13:29
سلام زهره عزیز. خوبی؟ چقدر وبتون قشنگه خانمی. چه دخترای نازی دارین خانم دکتر. دوس دارم لپشونو بکشم. پیش ما هم بیا عزیزم
شادی
15 اردیبهشت 94 13:30
سلام مامان زهره. مبارک باشه سال نوتون. ایشالا همیشه به تفریح. دختراتونو از طرف من ببوسین. آفرین به این مامان. مثه همیشه عالیییییییییییییییییی بود.
مامان مهسا
15 اردیبهشت 94 13:34
سلام خوشگلای خاله. ماشالا چقدر خانم شدین. آفرین به اینهمه هوش. مامان زهره خیلی ازتون راضیه. روی ماهتونو میبوسم
مامان هانیه
15 اردیبهشت 94 13:36
الهی قربونتون بره خاله. رفتین رستوران پدیده ؟ جای ما رو هم خالی میکردین. نوش جونتون خوشگل خانما.
نسرین
15 اردیبهشت 94 13:37
زیباترین سرنوشت را برایتان آرزومندم . دست این مادر را بوسید. آفرین به این تربیت نیکو.
صبا
15 اردیبهشت 94 13:41
سلام مامان زهره عزیز. ماشالا به این فرشته های خوشگلتون. چقدر نازن. زهره جون فضولی نباشه میشه بگین ماشینتون چیه؟ البته اگه دوس ندارین جواب ندین.
مامان خدیجه
21 اردیبهشت 94 13:13
همیشه به گشت وتفریح
مامان آنیسا
22 اردیبهشت 94 7:39
یعنی با دیدن این دو نا فرشته کوچولو ی خوشکل آدم کیف میکنه ماشالا هزار ماشالا خوش به حالت مامانی دیگه یکدفعه راحت شدیما یکبار دیگه این مراحل و بگذرونیم
رویــــا
27 اردیبهشت 94 10:51
سلام زهره جونم ...چقدر عروسکات بزرگ شدن و شیریننننن زهره جان اپم
مامان مرجان
30 اردیبهشت 94 21:39
انشاا... خدا این دو فرشته کوچک رو براتون حفظ کنه شاد باشید
ماه مهربان
10 خرداد 94 0:38
سلام لطفا عکس شهراد که تو جشنواره شرکت کرده رو ببینید واگه خوشتون اومد بهش رای بدین یک دنیا ممنون برای رای داد کد 162 رو به 1000891010 پیامک کنید
نارین جوجو
1 تیر 94 22:18
عزیزم خیلی عالی بود به منم سر بزن
مامان روشا
26 تیر 94 23:21
سلام گلم انشاالله همیشه لبتون خندان ودلتون خوش باشه وهمیشه درکنار هم زندگی شیرینی روسپری کنید دخملا روببوسین
(̲̅P̲̅)(̲̅E̲̅)(̲̅G̲̅)(̲̅A̲̅)(̲̅H̲̅)
21 مرداد 94 15:21
........?#########? .....?#############? ...?###############? ..?#################?..................?###? ..?##################?..........?#########? ....?#################?......?#############? .......?################?..?###############? .........?################?################? ...........?###############################? ..............?############################? ................?#########################? ..................?######################? ....................?###################? ......................?#################? ........................?##############? ...........................?###########? .............................?#########? ...............................?#######? .................................?#####? ...................................?###? .....................................?#? .......................................? .......................................? .....................................? ...................................? .................................? ..............................? ............................? .........................? ......................? ..................? .............? .........? ......? ....? شلام شلام بدو بدو که آپم منتظرتم
مامان طاهره و بابا احمد
10 شهریور 94 21:15
سلام به وب دخمل ما هم سر بزنید