سال نو مبارك

سال نو مي شود، زمين جاني دوباره مي گيرد و نفسي دوباره مي كشد. برگها به رنگ در مي آيند و گلها لبخند مي زندد. در اين رويش ما كجا ايستاده ايم و سهم ما چيست؟ سلام بر زمين، درود بر ابرها، سپاس از خالق اينهمه رنگ و نقش. عزيزترين هاي من چيزي نمونده نقاشي بهار كامل بشه. زيباترين شاهكار گيتي بر شما فرشته هاي نازم مبارك. بهترين هفت سين را برايتان آرزو مي كنم.

چه زيباست نو شدن در كنار عزيزترين ها  

به شكرانه حضور سبز و شادي بخش دخمل هاي نازم امسال هفت سيني كه انداختيم تمام لوازمش مثل جامها، روميزي، آينه و تنگ ماهي كار دست مامان زهره بود كه به شوق بهارونه چهارنفريمون از دو هفته جلوتر دست به كار شده بود..

امسال دوقلوهاي نازم چقدر ثروتمند شدن. آخه همه شما رو تراول بارون كردن. خوش به حالتون

اينم سفره هفت سين خونه ماماني كه كلا هنر دست زن دايي عاطفه بود.

 قربونت برم نخند ميام ميخوروتاااااااا

واكسن يك سالگي رو هم كه يه هفته قبل عيد زدين و بزنم به تخته اصلا اذيت نشدين.

جالبه كه پرنيان حتي موقع تزريق هم اصلا گريه نكرد و با تعجب نگاه ميكرد.

راستي روز تولدتون يعني 20 اسفند براتون از آتليه وقت گرفته بودم كه هر موقع حاضر شد عكساتونو ميذارم.  مامان جون و باباجون هم كه اين روزا حسابي براي خودشون تو تعطيلات كنار شما خوش ميگذرونن  و تي وي نگاه ميكنن. يكي از پرستاراتون هم ما رو تو تعطيلات تنها نميذاره و هر روز مياد پيشتون تا كمك احوال ما باشه. خدا خيرش بده

عيد ديدني هم امسال با شما يه حال و احوال ديگه اي داره واقعا. اما بيشتر دوستان و آشنايان و حتي ماماني (مامان بابا جون) همه رفتن مسافرت.

خدايا همه مسافرارو سلامت به مقصدشون برسون.