یک ماهگیتون مبارک
به همبن زودی یک ماه شیرین گذشت. من و بابا جون چقدر بهتون عادت کردیم. تو این یه ماه مارو عاشق خودتون کردین عزیزان من. وجود شما به زندگی ما رنگ و بوی عشق و محبت دوچندان داده.
ماشاا... بزنم به تخته کلی واسه خودتون خانم شدین. دیگه حالا دیگه خیلی کوچولو نیستین که بخوام بترسم و احتیاط کنم.
چند روزیه که مرتب به خودتون می پیچین. فکر می کنم دلتون درد می کنه و احتمالا تظاهرات کولیک نوزادیو نشون می دین. این وضعیت تو بیشتر بچه ها هست و معمولا 3 الی 6 ماه طول می کشه. خدا کنه برای شما همون 3ماه بیشتر ادامه پیدا نکنه. قطره کولیک و گاهی نبات داغ بهتون میدم. ایشالا که زودی خوب شین عزیزای من.
این روزا خیلی وروجک و بلاچه شدین. اولین لبخند ها و گاهی به دنبالش قهقهه های زندگی بخشتون گوش نواز لحظات مامان و بابا میشه. پانیا عسلی خیلی ناز توی خواب میخنده. هردوتا تون تو خواب گاهی فیگورای نازی می گیرین آدم فکر میکنه این ژستارو تو آتلیه یادتون دادن. مثلا دستاتونو به هم گره می کنین یا خیلی ناز زیر سرتون میذارین.
اين يه نمونشه
ناخناتون خیلی قشنگه به قول استاد بابا جون قراره در آینده پزشک جراح بشین. ایشالا
تو تختتون که می ذارمتون کلی ذوق میزنین و میخندین. يا با تعجب دور و اطرافتونو نگاه مي كنين. الهی فداتون بشم
بخورم زبونتو...
همین روزا میخوام براتون از آتلیه وقت بگیرم . فکر کنم یه گردان هم باید همراه ما اعزام شن !
پرنیان طلا خیلی زود گردن گرفنتو یاد گرفته. هردوتاتون سریع به سمت رنگ ها و تصاویر متحرک و صداها بر میگردین. این روزا با همون آواز ها و لالایی هایی که تو دوران بارداری براتون می خوندم سریع آروم میشین و خوابتون میبره و این موضوع نظر بقیه رو به خودش جلب کرده. امیدوارم زودتر اردیبهشت برسه و هوا گرم تر شه تا با هم بریم هواخوری و گردش.
تقریبا سه چهار ماهی میشه که براتون دنبال یه پرستار خوب و نامبر وان می گردیم تا بهمون کمک کنه و بعضی روزا هم گزینش داریم و خیلی ذهنم درگیر این موضوع شده چون مرخصی من مهر یعنی حدود 5 ماه دیگه تموم میشه و تو این فرصت که پیش شما هستم بهتر میتونم طرفو بشناسم. فعلا که مامانی و خاله تصمیم دارن تا پیدا شدن یه نیروی کمکی خوب مارو تنها نذارن. باباجون هم خیلی سختگیره که پرستار خوب و دلسوزی براتون پیدا شه.
با لرزش ویبره نی نی لای لای و همینطور موسیقی های آروم تاب برقی تون راحت می خوابین. بعد هر حموم هم کمی شیر میخورید و سه ساعتی می خوابین.
خانم شما آماده اين واسه ماساژ قبل حموم؟؟!
شما چطور؟؟؟
منم دنبال یه فرصت میگردم تا بتونم بخوابم. با وجود شما وروجکا مامی همیشه کمبود خواب داره. همه بیخوابی های مامی فدای یه تار موی شما نفسای من..