پرنیان و پانیاپرنیان و پانیا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

پروانه های زیبا پرنیان و پانیا

عکسهای آتلیه هشت ماهگی دوقلوهای ناز

بعد مدت ها انتظار بالاخره عکسهای آتلیه تون حاضر شد. این دفعه هم با هزار مکافات و سختی تونستیم تعدادی عکس ازتون بگیریم و علیرغم آپشن های مختلفی که برای گرفتن عکس انتخاب کردیم منتها خسته شدن کوچولوهای مامان و هماهنگ نبودن پانیا گلدونه باعث شد به همین چندتا عکس بسنده کنیم. مامان جون هم هربار به امید اینکه دفعه بعد خانم تر و هماهنگ تر می شین ، راضی نمیشه نفس خانماش اذیت شن و ادامه ماجرارو به بار بعدی موکول می کنه..         مامی زهره     کدو حلوایی های شیرین مامان.....       من عاشق این عکستونم سفید برفی های مامان     &n...
26 آذر 1392

نه ماهگيتيون مبارك

تو اين ماه يعني در سن هشت و نيم ماهگي رفتيم آتليه و كلي عكساي خوشگل ازتون گرفتيم. امان از اين پانيا خانم كه زود خسته ميشه و ميزنه زير گريه. اين روزا معني خيلي از كلمات و مي فهمين و گوش به حرفم ميدين. هر كي براتون شعر ميخونه شما هم با زبون خودتون باهاش همراهي ميكنين. تو اين ماه يعني در سن هشت و نيم ماهگي رفتيم آتليه و كلي عكساي خوشگل ازتون گرفتيم. به زودي ميام و اونارو ميذارم. امان از اين پانيا خانم كه زود خسته ميشه و ميزنه زير گريه. اين روزا معني خيلي از كلمات و ميفهمين و گوش به حرفم ميدين. هر كي براتون شعر ميخونه شما هم با زبون خودتون باهاش همراهي ميكنين. با روروئك و واكرتون كل آشپزخونه و سالن پذيرايي رو متر ميكنين و هيچ چ...
23 آذر 1392

هشت ماهگيتون مبارك

شيرين شيريناي مامان دارين روز به روز شيرين تر و دوس داشتني تر مي شين. تو اين ماه پانيا خانم كوسن و متكا و هر چي كه دستش بياد با يه دست بلند ميكنه و رو سرش مي بره بعدش هم اونو با دست پرتاب ميكنه. ديگه اينكه اسباب بازي ها يا دندون گيرشو با لثه هاش مي گيره و با دست ديگش دومب و دومب تو شكمش ميكوبه پرنيان بلا هم كه اين صحنه ها رو از خواهر جونش مي بينه ميزنه زير خنده و قهقهه. شيرين شيريناي مامان دارين روز به روز شيرين تر و دوس داشتني تر مي شين. تو اين ماه پانيا خانم كوسن و متكا و هر چي كه دستش بياد با يه دست بلند ميكنه و رو سرش ميبره بعدش هم اونو با دست پرتاب ميكنه. ديگه اينكه اسباب بازي ها يا دندون گيرشو با لثه هاش مي گيره و با دست ديگش د...
22 آبان 1392

جشن دندوني

يه شب باشكوه، يه بزم صميمي، يه خونه پر از بادكنك هاي رنگي و آويزهاي رنگ رنگ با يه عالمه تنقلات و شيريني و شام و دسر با حضور مهموناي كوچيك و بزرگ با تم دندون صورتي منتظر شماس پرنسس هاي مامان بفرماييد.... جاي همه دوستاي وبتون خالي.. اميدوارم يه روز با ديدن اين عكس ها به گذشته هاي شيرين تر از عسل كودكي تون برگردين و ببينين چقدر مامان  بابا عاشقتون بودن و با چه ذوق و شوقي اين جشن و براتون برگزار كردن.     مبارك باد اين روز باشكوه     Happy first tooth parnian & pania              ...
12 آبان 1392

رويش اولين مرواريد كوچولو

سلام سلام صد تا سلام                 من اومدم با دندونام مي خوام نشونتون بدم                  صاحب مرواريد شدم يواش يواش و بي صدا                 شدم جزو كباب خورا   دودورودووووووووووود    خبر خبر                  بلههههههه بالاخره اولين مرواريد كوچولوي سفيد پانيا عسلي امروز رويت شد. ...
5 آبان 1392

بابا جون مهربون تولدت مبارك Happy birthday Daddy

امسال اولين سال حضور طلاخانوما تو تولد باباجون امير بود و اولين كادوي تولد رو به باباجون هديه دادند. يه كاپشن پاييزي خيلي ناز كه واقعا به باباجون ميومد و برازندش بود. بابا امير هم خيلي خوشش اومد.     Happy birthday Daddy            باباجون فوت كن ديگه 34 سالگيت مبارك       اينم يه عكس دسته جمعي با حضور فرشته هاي من پرنيان و پانيا     همه اين تزئينات رو مامان جون وقتي كه ني ني هاش خواب بودن تنهايي انجام داده.   مامي زهره ...
26 مهر 1392

هفت ماهگيتون مبارك

قند عسلاي مامان يه ماه ديگه گذشت و شما بزرگتر شدين و روز به روز دارين شيرين تر مي شين. بعضي وقتا آدم دوس داره يه لقمه چپتون کنه و قورتتون بده. تو اين ماه كلي نسبت به هم بيشتر توجه مي كنين. به لباس همديگه، صورت همديگه، حتي اسباب بازيهايي كه مي دم دستتون توجه مي كنين. اون يكي فكر ميكنه اوني كه دست خواهرجونشه بهتره و همونو مي خواد در حاليكه من از هر چيزي دوتا دوتا ميخرم براتون تا حساس نشين. ولي اينجوريه ديگه مرغه همسايه غازه!   پانيا جون كه نصف شبا بايد دنبالش بگردي تا پيداش كني انقدر كه غلت ميزنه و جابجا ميشه از صداهاي عجيب و غريب و احساسات و هيجاناتتون كه ديگه نگو سر به فلك كشيده. لثه هاتون واقعا داره اذيتتو...
20 مهر 1392

مامي، ددي سالگرد ازدواجتون مبارك

امسال اولين هاي زندگي چهار نفرمون با حضور قشنگ شما زيباتر شده.   امسال اولين هاي زندگي چهار نفرمون با حضور قشنگ شما زيباتر شده. واسه همين شب سالگرد ازدواج مامي و ددي يه حال و هواي ديگه داشت.   مامان جون يه كيك شكلاتي خوشگل و خوشمزه فانتزي درست كرد و يه جشن كوچولوي چهار نفره گرفتيم و خدا رو به شكرانه حضور عزيزترين هامون ستايش كرديم. كلي عكس و فيلم هم به يادگار گرفتيم. بابا جون هم مامان رو سورپرايز كرد و يه هديه قشنگ مهمونش كرد.                   از خدا مي خوايم هر سال ...
9 مهر 1392

شش ماهگيتون مبارك

بزنم به تخته اين ماه خيلي پر انرژي و پر جنب و جوش شدين. كم كم دارين به وجود هم پي مي برين و از با هم بودنتون لذت مي برين. بعضي وقتها واسه هواخوري مي برمتون روي بالكن. شما هم كلي آفتاب مي گيرين و از اون بالا حيات پر درخت و حوضچه ماهي ها رو كه مي بينين كلي ذوق ميزنين. يه بار كه تو اين ماه شما رو روبروي هم گذاشتم كلي به هم خيره شده بودين و با زبون خودتون با هم حرف ميزدين و ميخنديدين. من و باباجون هم بدو بدو اومديم يواشكي ازتون فيلم گرفتيم و بعدش هم يه دل سير خورديمتون. گيييييييخ، خخخخخخخ، دي، ااااااا، دددددد، م م ي،‌نانا اينا كلماتيه كه تو اين روزا ازتون زياد مي شنوم.       ...
20 شهريور 1392